نگرانیم...
این روزا وقتی سخنرانی های جناب روحانی و وزرای کاردانش! رو میشنوم ناخودآگاه یاد بچگی هام می افتم،زمان مهدکودک که خانم مربی میگفت اگه ساکت و دست به سینه بشینید و هرچی بهتون گفتم بگین چشم،آخرِ کار یه خبر خوب بهتون میدم با یه جایزه بزرگ..یادمه ماهم گوش میدایدم و منتظر جایزه بزرگ میموندیم تا آخر وقت،اما زمان جایزه که میشد پشیمون بودم از گوش دادن به حرف خانم مربی،آخه جایزه اون فقط یه شکلات بود،شکلاتی که بهتر و خوش طعم ترش رو خودم داشتم...
الان هم اوضاع کشور قیمتی ما شده همین!دولت یازدهم آخر کار شیرینی ای رو میخواد به مردم بده که در مقایسه با شیرینیِ استقلال و عزتی که الان داریم هیچه...
راستی عمو شهر فرنگی رو یادتونه؟البته هم نسل های من فقط تو فیلم ها باید دیده باشن..داد میزنه شهر فرنگی،شهر فرنگی!!
حسی که من الان به دولت یازدهم دارم اینه...جناب روحانی همون عمو شهر فرنگی شده و به مردم میگه بیاین از دریچه شهر من به کشورتون نگاه کنید،بیاین و ببینید چقدر همه چی خوب و عالیه..من ساختمش براتون...اما همونطور که شهر فرنگی یک رویاست،دیگه برام یقین شده وعده های رنگ و لعاب دار روحانی و کابینه پیرش هم فقط یک رویاست...
نگران نوشت:
آگاه باشیم که:
حسین(ع) را با برچسب افراطی،معتدل های کوفه کشتند...
در اکثر جریانهای این مملکت،امام با یک جمله به همه ی دلهره ها خاتمه می دادند، در جراین حمله عراق به ایران روزیکه هواپیماهای متجاوز عراق آمدند.....
سلام ونور...
به سنگرمون دعوتید.
گاهی خیابان های شهرهم جای رسیدن به خدا(جبهه) میشود! اگربدانی میروی بانفس خود بجنگی!
هفته دفاع مقدس و آغاز عشق بازی رزمندگان و شهدا گرامی باد.
التماس دعای فرج و شهادت