عید با طعم اشک و خون...
امروز عید است و عید یعنی روزی مبارک یعنی روزی که یک انسان به امر معبود بخشیده شد به عبدش...
حاجی ها به شکرانه مقبولی حج شان مو میتراشند و گوسفند قربانی میکنند و خوشحال از توفیق بجا آوردن واجبی از واجبات پروردگار...
اما هستند حاجیانی که این روزها رزق شان اشک است ودلشان خون حاجیانی که به ظلم ظالم جا ماندند از قافله عشق آنهم تنها به جرم دفاع از خاک واعتقادشان...حاجیانی که فرزندانشان را قربانی میکنند به عشق معبود به عشق وطن
-------------------------------------------------------------------------
نمیدونم چی باید گفت به آدم هایی که ادعای مسلمونی و فخر اسلام بودن دارن اما به اصلی ترین سفارش پیامبرشون یعنی حفظ برادری و ستاندن حق مظلوم از ظالم توجهی ندارند و خودشون شدند آتیش بیار معرکه و هیزم به کوره ظلمِ ظالم میریزن...
عرب های مسلمان نما سعودی ای که ناجوانمردانه اجازه ندادن برداران هم دین و مذهب شون والبته هم زبان برای ادای مناسک حج وارد عربستان بشن واقعا تا کجاها پیش رفتند در توهم بزرگ بودن که جرات کشیدن خط رد بر دعوت نامه خدا رو پیدا کردند...
آخه تا کی سکوت...
نمیدونم اما شاید این روزها مهدی فاطمه عرفاتش را با حاجیان جامانده "سوری" گذراند تا مرهمی باشد بر دل زخم خورده آنها...
همین...
هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.
پیامبر اعظم (ص)